اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

جستجو

صفحات: 1 2 3 ...4 ... 6 ...8 9

1395/07/06

  11:51:00 ق.ظ, توسط شهلا مير احمد پور  
موضوعات: بدون موضوع

مدافع حریم عمه

اطراف حرم گرچه پر از خولی و شمر است
دنیای تشیع سپر زینب کبری است
شیران مدافع دلتان شاد ک عباس
همراه شما در حرم زینب کبری است

  11:33:00 ق.ظ, توسط شهلا مير احمد پور  
موضوعات: بدون موضوع

مدافع حریم عمه

بی سبب نیست ک از شام ب عراق امده اید
حضرت عمه سادات برادر دارد
و شما کمتر از انید ک حسین تیغ کشد
و علمدار علم بردارد
ما جوانان بنی فاطمه اربابیم
بی حیا عمه ما مالک اشتر دارد
ایل ما ایل عجم هاست ک یک کودک ما
جگری با جگر شیر برابر دارد
این که ما دست ب شمشیرو زره استادیم
سبب این است ک این طایفه رهبر دارد
نه عراق نه سوریه خیالت راحت
کشور ضامن اهوست بزرگتر دارد
وای اگر گردو غباری ب حرم بنشیند
تیغ ما شوق ب انداختن سر دارد
باید این شهر ب ارامش خود برگردد
ک شب جمعه حرم روضه مادر دارد
فردا ک دم حیدری از کعبه براید
دوران معاویه صفت ها ب سر اید
این پرچم شیعه است ک بر قله دنیاست
هرکس زعلی دم بزند هم وطن ماست
یا حیدر کرار زند نقش ب زودی
بر پرچم سبز عربستان سعودی
ما منتظر حمله ای از سوی حجازیم
تا بین بقیعش حرمی ناب بسازیم
شمشیر عجم منتظر حمله جنگ است
مکه بشود مرکز شیعه چ قشنگ است
قبرش بکنیم شاد شود حضرت زهرا
اتش بزنیم نعش همان دشمن مولا
برکوری چشم همه از ال سعودی
با کارت رویم مکه ببینندب زودی

  11:07:00 ق.ظ, توسط شهلا مير احمد پور  
موضوعات: بدون موضوع

تلنگری برای اساتید

روزی معلم کلاس پنجم به دانش اموزانش گفت :من همه شما دانش اموزان را دوس دارم"ولی او در واقع این احساس را نسبت به یکی از دانش اموزان که تیدی نام دارد نداشت.

لباسهای این دانش اموز همواره کثیف بودند,وضعیت درسی او ضعیف بود و گوشه گیر بود.

این قضاوت او براساس عملکرد تیدی در سال تحصیلی بود.زیرا که او با بقیه بچه ها بازی نمیکرد,لباسهایش چرکین بودند وبه نظافت شخصی خود اهمیتی نمیداد.تیدی بقدری افسرده ودرس نخوان بود که معلمش از تصیح اورق امتحانی اش وگذاشتن علامت ×در برگه اش ونوشتن عبارت “نیاز ب تلاش بیشتری دارد “لذت میبرد .

روزی مدیر اموزشگاه از این معلم درخواست کرد که پرونده تیدی رابررسی کند.
معلم کلاس اول درباره اونوشته بود"تیدی تکالیفش رابا دقت وبطور منظمی انجام می دهد “
معلم کلاس دوم نوشته بود “تیدی دانش اموز نجیب و دوست داشتنی در بین همکلاسی های خود است ولی بعلت بیماری سرطان مادرش خیلی ناراحت است “
اما کلاس سوم نوشته بود “مرگ مادر تیدی تاثیر زیادی بر او داشت.او تمام سعی خود راکرد ولی پدرش توجهی ب او نکرد واگر در این راستا کاری انجام نشود بزودی شرایط زندگی در منزل تاثیر منفی بر او خواهد گذاشت”
معلم کلاس چهارم نوشته بود"تیدی دانش اموز کوشه گیری است علاقه ای ب درس ندارد دوستی ندارد و در موقع تدریس میخوابد “
اینجا بود ک معلم ب مشکلش پی برد و از رفتار خود خجالت کشید .این احساس زمانی بیشتر شد ک هرکدام از دانش اموزان برای تولد معلم هدیه با ارزش در بسته بندی زیبا اورده بودند ولی تیدی در پلاستیک مچاله شده.
خانم تامسون با ناراحتی هدیه تیدی راباز کرد .در این موقع صدای خنده شاگردان بالا رفت.هدیه او گردنبندی بود ک چند نگینش افتاده بود و شیشه عطری ک سه ربعش خالی بود .ولی دانش اموزان وقتی ک خانم تامسون گردنبند را اویخت و عطر را ب خود زد ساکت شدند .
در ان روز تیدی بعد از مدرسه ب خانه نرفت و منتظر معلمش ماند وبا دیدنش به او گفت"امروز شما بوی مادرم را می دهی”
دراین هنگام اشک خانم تامسون از چشمانش جاری شد زیرا تیدی شیشه عطری را ب او داده بود ک مادرش استفاده میکرد .
از ان روز ب بعد خانم تامسون توجه خاصی ب تدی میکرد ک موجب شکوفا شدن مجدد استعدادهایش شده بود .ودر پایان سال شاگرد ممتاز کلاس شده بود .پس از ان تامسون دست نوشته ای را مقابل درب منزلش پیدا کرد ک در ان نوشته شده بود :شما بهترین معلمی هستی ک من تا بحال داشته ام .و او در جواب نوشت ک تو خوب بودن را ب من اموختی.
بعد از چند سال خانم تامسون با دریافت دعوت نامه ای مبنی بر دعوت در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان پزشکی ک در پایان ان نوشته شده بود پسرت تیدی قافل گیر شد .
او دران جشن گردنبند تیدی را در گردن داشت و بوی ان عطر از بدنش ب مشام میرسید .
ایا میدانید تیدی ک بود؟؟؟؟؟
تیدی استوارد مشهورترین پزشک جهان ومالک مرکز استوارد برای درمان سرطان
ان شا الله اساتید در اغاز سال تحصیلی با دیدی اگاهانه طلبه ها برخورد کنند ……

1 2 3 ...4 ... 6 ...8 9